کدام بازیگر زن بیشتر میفروشد؟/ لیلا حاتمی، سحر قریشی و الناز شاکردوست!
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۶۹۰۰۱۹
ساعت 24-در چهار ماه نخست امسال بیشتر بازیگران معروف زن در کشورمان روی پرده سینماها آمدهاند و محبوبیت خود را یکبار دیگر به بوته محک گذاشتهاند. بازیگرانی لیلا حاتمی، سحر قریشی و الناز شاکردوست
ترکیب فیلمهای روی پرده، درحال حاضر شرایط خاصی دارد. اتفاقیکه میتوان گفت چند وقتی بود رخ نداده بود و آن چیزی نیست مگر حضور –تقریبا- تمام استارهای سینمای ایران از ابتدای سال تاکنون.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اتفاقی که میتواند نشان دهد ستارههای ما در قیاس با همدیگر چه شرایطی دارند و بهنحو طعنهآمیزی نشان میدهد که اگر فیلم، فیلم نباشد و واجد محبوبیت و جذابیت اولیه نباشد، هیچکدام از ستارههای ما واجد آن محبوبیتی نیستند که توان بالا کشیدن آن فیلم را داشته باشند. این امر متاسفانه بهخصوص در مورد بازیگران زن مصداق تقریبا صددرصدی دارد...
یکی از معتبرترین بازیگران سینمای ایران؛ که اگرچه با حضورش هر فیلمی را ارتقا میدهد و آن را بدل به فیلمی جدی میکند، اما کارنامهاش نشان میدهد واجد آن محبوبیتی نیست که باعث فروش فیلمی شود. با اینکه در ماجرای سریال نهنگ آبی ثابت شد که نبودنش قطعا میتواند پروژهای را با سر زمین بزند.لیلا امسال با فیلم "ما همه با هم هستیم" یکبار دیگر ثابت کرد فیلم پرفروش در کارنامهاش حکم کیمیا را دارد. البته این فیلم، یک فیلم معمولی نبود و حجم شایعات پیرامونش آن را فیلمی بدنام کرده بود، اما اگر در نظر آوریم که این فیلم ٢٠میلیارد تومانی که در آن پرفروشترین بازیگران سالهای اخیر ازجمله مهران مدیری، گلزار، جواد عزتی و... حضور دارند، تاکنون تنها ١٠میلیارد فروخته، معنای شکست محض را خوب متوجه میشوید.لیلا پارسال هم دو فیلم خوک و بمب را بر پرده داشت. هر دو فیلمهای محترم و متفاوت؛ اما در آنها نیز لیلا حاتمی نتوانست به تنهایی فیلمها را از نظر مالی موفق کند. خوک کمتر از ٢میلیارد فروخت و بمب هم ٧میلیارد تومان؛ تا تنها امید لیلا برای داشتن فیلمی پرفروش به فیلم "مردی بدون سایه باشد"- که آنهم بعید است بفروشد!
ظاهر متفاوت لیلا حاتمی در فیلم خوک
بازیگر فیلمهای تجاری از زمانیکه تغییر جهت داده و به سینمای جدیتر روی آورده، با اینکه جدیتر گرفته میشود، اما در اینکه آیا آن جادوی محبوبیت را هنوز با خود دارد یا نه، تردیدهای جدی وجود دارد. یک زمانی الناز شاکردوست معروف بود به اینکه به تنهایی برای نجات فیلمهای کمهزینهای از نوع فیلمهای حسین فرحبخش کافی است. او اما در دوره جدید فعالیتش یک خفگی ٤میلیاردی را دارد، یک سراسر شب اکران نشده را، و یک شبی که ماه کامل شد پرادعا و عظیم را که با وجود تمامی حمایتهای آشکار و نهان تلویزیون و نهادهای مختلف ١٥میلیارد فروخته است. مبلغی چشمگیر، البته برای فیلمی عادی، نه فیلمی که شاید هزینه تولیدش چیزی در همین حد و حدود شده باشد و اگر قرار بود هزینه تبلیغات گشادهدستانهاش را خود تهیهکننده از جیب بپردازد، چیزی در همین حدود هم باید به تلویزیون میپرداخت.
اکران فیلم جدید مهناز افشار که قسم نام دارد، دو سه روزی بیشتر نیست که آغاز شده، بنابراین درباره فروشش نمیشود قضاوت درستی کرد. اما بههرحال بودن بازیگری چون افشار، با تمام حواشی و شایعاتی که در یکی دوسال اخیر با او همراه بوده، میتواند اکران گرمی را رقم بزند.گذشته از فیلم خوک که مهناز افشار در آن حضوری کوتاه در نقش خودش داشت، این بازیگر جنجالی آخرین بار با دارکوب و لسآنجلس- تهران روی پرده آمده. فیلمهایی با موفقیت نسبی که دارکوب ٢میلیارد فروخت و لسآنجلس- تهران اما کمی بیشتر در حدود ٧میلیارد- که البته با حواشی پرتعداد و انواع و اقسام انتقاداتی که از فیلم شد، نتوانست فیلمی موفق لقب گیرد. حالا بعد از دهها حاشیه و جنجال مهناز افشار در قسم باید نشان دهد که در سینما نیز واجد آن محبوبیتی هست که در فضای مجازی دارد یا نه. او با فالوورهای میلیونیاش، اگر فقط بتواند آنها را به سالنها بکشاند، قسم فیلمی پرفروش خواهد شد....
مهناز افشار در فیلم قسم
با اینکه در سهسال اخیر با پرشی بلند از حد و اندازه یک بازیگر تلویزیونی به یک بازیگر موفق سینمایی ارتقا یافته، اما بیتردید مهمترین سال کاریاش امسال است که با دو فیلم مهم و پرفروش با فاصله از دیگر بازیگران زن مهمترین بازیگر زن سینمای ایران بوده است. پریناز ایزدیار امسال با دو فیلم متری شیشونیم و سرخپوست در صدر فهرست بازیگران زن ایستاده. هر دو فیلمهایی مهم و جدی و تحسینشده، که در هر دو در کنار نوید محمدزاده حضور یافته- که گفته میشود محبوبترین بازیگر حال حاضر سینمای ایران است و هوادارانش فروش فیلمهایش را تضمین میکنند. متری شیشونیم ٢٨میلیارد فروخته و سرخپوست هم ١٣ میلیارد؛ تا سال درخشانی برای پریناز ایزدیار رقم خورده باشد..
پریناز ایزدیار در فیلم سرخپوست
جنجالیترین بازیگر دو ماه اخیر سینمای ایران که همین چند روز پیش مهناز افشار را متهم کرد که از ورود سحر قریشی به سینمای ایران هراسان است، شاید یادش رفته که او تازه امسال وارد سینمای ایران نشده و سالیانسال است که نامش را در تقریبا تمام پروژههای دفتر حسین فرحبخش، فیلمهای مسعود دهنمکی و... میبینیم. قریشی که در کارنامهاش ٣٥ فیلم سینمایی دارد، همین امسال هم دو فیلم روی پرده داشته- که البته رویهم ٤میلیارد نفروختهاند.
سحر قریشی امسال فیلمهای ایکس لارج و نیوکاسل را روی پرده داشته. ایکس لارج سهونیممیلیارد فروخته و نیوکاسل هم ٧٠٠میلیون تومان؛ تا معلوم شود فاصله ادعا و واقعیت، فاصله کمی نیست!
زمانی از مهمترین بازیگران سینمای ایران بود، اما در سالهای اخیر با میل به سمت سینمای اجتماعی حضورش در سینمای عامهپسند کمرنگ و کمرنگتر شده. امسال اما با فیلم سرکوب ظاهرا به قصد جبران مافات آمده. با اینکه بعید است این اتفاق با این فیلم رخ دهد!باران کوثری در سهسال اخیر با فیلمهای لانتوری، عرق سرد، سد معبر و آستیگمات حضوری سنگین در متن سینمای اجتماعی داشته. چیزی در مایههای ملکه سینمای مستقل- که در سینمای مستقل آمریکا به بعضی از بازیگران اطلاق میشود. این فیلمها البته به جز لانتوری خوب نفروختهاند. اما این راهی است که این بازیگر انتخاب کرده و آگاه از این دشواریها بوده.آنهایی که بیحسی موضعی را دیدهاند، خبر از حضور درخشان باران کوثری در آن فیلم میدهند. باید منتظر ماند و دید آیا آن اتفاق با بیحسی موضعی رخ خواهد داد یا با سرکوب؟!
منبع: شهروندمنبع: ساعت24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۶۹۰۰۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قطار فحش های مسعود فراستی به ایستگاه "مست عشق" رسید/ منتقد یا لات سر کوچه سینما ؟!
عصر ایران ؛ جعفر محمدی - این چند فحش را - با پوزش فراوان - بخوانید:
بی همه چیز
آشغال
گدا
مفلوک
بی غیرت
...
این ها را لات سر کوچه در یک دعوا نگفته است؛ به اصطلاح نقدهای مسعود فراستی است که درباره چند فیلم گفته است، کسی که با اعتماد به نفس عجیبی، خود را به عنوان یک منتقد سینما معرفی می کند و آدمی را یاد سریال "مرد هزار چهره" مهران مدیری می اندازد!
او سال هاست که با فحش دادن به فیلم های مطرح ایرانی، نان می خورد و هر چه فیلم بهتر و قوی تر و معروف تر باشد، فحش های آبدارتر می دهد و چون مردم به تماشایش می نشینند، فکر می کند لابد حرف مهمی زده که کلی آدم دارند نگاهش می کنند؛ حال آن که هر دعوا و معرکه ای، همواره کلی تماشاچی دارد و معنایش تایید و تشویق نیست! البته بعضی ها همین که دیده شوند، ارضا می شوند و اعتقاد عجیبی دارند به این که بدنامی، بهتر گمنامی است!
در اثبات این که مسعود فراستی، درگیر ماجرای مرد هزار چهره در زندگی واقعی شده و در واقع منتقد سینما نیست همین بس که با صراحت و همان اعتماد به نفس کاذبش به منتقدانش می گوید که اصلاً فیلم ها را بدون این که ببیند نقد می کند و سپس سینه سپر می کند که اگر مردش هستید جلوی نقدهای من بایستید، ببنیم می توانید بایسیتد؟ نمی توانید، هیچ کدام تان نمی توانید، برای این که نه سوادش را دارید، نه خیلی چیزهای دیگرش را و نه ...ش را ! (جای نقطه چین هم باز از همان حرف های غیرقابل پخش می گوید و در فیلم منتشره از این مصاحبه نیز آن قسمت را "بوق" گذاشته اند).
این سطح ادب و ادبیات یک منتفد سینماست که انتظار می رود پیش و بیش از هر چیزی، دارای شخصیتی متین و فرهنگی باشد.
همان گونه که هر تعمیرکاری، جعبه ابزاری دارد که با آنها کارهایش را پیش می برد، فراستی نیز جعبه ای پر فحش ها از بیچاره و الکن و مضمحل تا بی غیرت و بی همه چیز و حتی بووووووق دارد که عصای دستش است!
او بعد از این که فیلم سینمایی "مست عشق" به کارگردانی فیلمساز شهیر کشورمان "حسن فتحی" توانست به رکوردهای عجیبی در تاریخ سینمای ایران برسد، دوباره بساط پهن کرده و جعبه فحش هایش را گشوده است تا از فرصت احتمالاً تکرار نشدنی "مست عشق" استفاده کند و بدان بیاویزد و چند روزی تیتر و سوژه شود و حالش خوش گردد!
فراستی در فحاشی - و نه نقد - جدیدش مست باز هم به کلی گویی های مرسوم اش تمسک کرده و درباره "مشت عشق" گفته است: یک فیلم بد تلویزیونی است که تنها دو سه نمای سینمایی دارد، با یک دوبله فاجعه و تدوین آشفته و یک کارگردانی بد و دو بازی بسیار بد، یک بازی اور اکت شمس و یک بازی مفلوک مولانا... فیلم شأنیت ندارد و از این آشغال های مرسوم ملولیم!
می بینید؟ دوباره از همان واژگان آشنای خودش استفاده کرده است: بد، مفلوک، بی شأن، آشغال! لااقل روی دایره واژگان فحشش کار نمی کند که کمی گسترده شان کند! یک سری کلمات بی ادبانه در چنته دارد که هر برای هر فیلمی هر کدام شان به دهانش آمد می گوید! و حالا این ها را خرج "مست عشق"ی کرده است که یکی از بزرگ ترین و موفق ترین کارگردانان ایرانی (حسن فتحی) با حضور دو تن از بهترین بازیگران این کشور (شهاب حسینی و پارسا پیروزفر) ساخته است؛ فیلمی که از جوانانی که بهره چندانی از باغ ادبیات و عرفان ایرانی ندارند تا بزرگانی مانند میرجلال الدین کزازی که از قطب های فرهنگ و ادب ایران هستند، سرمست آن شده اند و برای اولین بار در سال های اخیر، یک فیلم غیر کمدی با آن هم با موضوع "شمس" و "مولانا" صدر نشین فروش شده و کار به سئانس های فوق العاده هم کشیده است.
جالب و بی ربط (!) اینجاست که فراستی چون نمی خواهد به دلایل این استقبال بی نظیر اعتراف کند، می گوید "اگر"(!) فیلم خوب بفروشد، دارد از کتاب "ملت عشق" سود می برد! "گویا" جناب فراستی هم قائل به ربط نیست!
سپس دلیل بعدی را چنین می گوید: به خاطر این است که بعد از "فسیل" اکران شده است.
این درحالی است که فسیل یک فیلم کمدی است و مست عشق، تاریخی و هنری و اینجا باید گفت که فراستی "قطعاً" قائل به ربط نیست!
به راستی اگر قرار بود آثاری که بعد از فسیل اکران شده اند پرفروش باشند، اکنون با فیلم هایی روی پرده مواجه نبودیم که نتوانسته اند به اندازه هزینه تولیدشان بفروشند.
البته خوشبختانه، دیر زمانی است که کسی مسعود فراستی و به اصطلاح نقدهایش را جدی نمی گیرد و حداکثر به او به چشم یک سوژه فان نگاه می کنند. فقط افرادی مانند من هنوز به او توجه می کنند تا اگر از فیلمی بد گفت، مطمئن شوند که یک فیلم خوب روی پرده سینماهاست و به تماشایش بروند.
بعد از تحریر 1 :
مرحوم چخوف ، داستان نویس نامدار روسی درباره منتقدان هنری می گوید که آنها مانند خرمگس هایی هستند که اسب های در حال شخم زدن زمین را نیش می زنند و آنها را از کار باز می دارند. گو این که می خواهند بگویند: نگاهم کنید، من هم هستم و چیزی نیست که نتوانم درباره اش وز وز کنم!
بعد از تحریر 2 :
ای کاش مسعود فراستی که گویا خود را خداوندگار سینما می داند و بقیه را به بی سواد متهم می سازد، جرات کند و نه یک فیلم سینمایی که یک فیلم کوتاه بسازد و در معرض نقد منتقدان قرار دهد؛ فیلمی که آشغال و بی غیرت و مفلوک و گدا و بی همه چیز نباشد!
بعد از تحریر 3 :
با موفقیت بی نظیر "مست عشق" ، کاملاً قابل پیش بینی بود که عملیات تخریب آن، کلید بخورد؛ عجالتا به همین اشاره کوچک بسنده می کنیم.